عزیز دل مامان این روزها خیلی احساس نآامنی میکنه دیگه هیچ کجابدون من نمی مونه جریان این همه نآامنی از یک خواب شروع شد .باربد عزیزم هفته قبل از خواب بلند شد و شروع کرد به گریه کردن و گفت خواب دیدم مامانی تو مردی. از اون شب به بعد باربد احساس نآامنی میکرد و روزبه روز این احساس بیشتر میشد جوری شده که دیگه توی کلاسهاش هم بدون من نمیره .موقعیت خیلی بدی هم برای من هم برای باربد چون باربد بچه خیلی مستقلی بود که حتی بدون من و باباش یک هفته اصفهان موند .الآن بدون من دستشویی هم نمیره البته با مشاور باربد صحبت کردم گفت همه چبز را زمان درست میکنه ولی این روزها باید به باربد بیشتر توجه کنید تا از این موقعیت بد خارج بشه. دوران بسیار...