کاردستی
دیشب با باربد رفتیم وسایل کاردستی خریدیم چون چند وقتی بود بهش قول داده بودم یک عدد قیچی -چند ورق کاغذ رنگی - یک عدد مقوا و یک عدد چسب .
آخ نمیدونین چقدر باربد خوشحال شد بخصوص برای قیچی چون میتونست قشنگ باهاش کار کنه.
خلاصه اومدیم خونه و با بابا مهدی شروع کردن به کاردستی درست کردن و بابایی براش یک آویز تولد درست کرد باربد هم پشت سر هم آهنگ تولود را میخوند.(لللود لللود لللود)( تولد تولد تولد )
امروز هم من وباربد جونی کارگاه کاردستی داشتیم البته توی خونه کلی هم چیز درست کردیم .
باربد با قیچی خودش این کاغذ رنگیها را میچید و میچسبوند روی مقوا البته هر چیزی را که درست میکرد میگفت چیه مثلا این ماه این خورشید .
بعد از تمام شدن کاردستی هم رفتیم با کمک هم کاردستی باربد را چسبوندیم به دیوار اتاقش البته کار دستی مامان و بابا را هم چسبوندیم به دیوار.
روز خیلی خوبی بود چون باربد هنرمند من خیلی خوشحال بود.
اینم عکسهای کارگاه امروز مامان و باربد :
اینم کاردستیهای کل خانواده (باربد - مامان - بابا )
وقتی من داشتم برای گربه ای که درست میکردم سیبیل میذاشتم باربد هم یک کاغذ برداشت و گذاشت پشت لبش وگفت باربد هم (بیبیل) مثل باباجی .